بسم الله الرحمن الرحيم


عجیب نیست صادق آل محمد علیهم السلام تو را نافذ در بصیرت خوانده است عجیب نیست کمر ارباب خم شد با شهادت تو .

عجیب است که کسانی که زیبایی ظاهر تو را ندیده اند ، از زیبایی باطن تو چشم پوشیده و تمام تمرکز خود را بر چشم و ابروی تو قرار داده اند.

کاش یک نفر پیدا شود و قلب زیبای تو را نشان مردم دهد و چه سندی بهتر از عملکرد تو و چه مدرکی زیباتر از خطبه ی تو در مکه قبل از هجرت حسینی آن زمان که فرمودی:

خطبه حضرت ابالفضل العبّاس در شهر مكّه مكرّمه در سال60 هجري

[پيش از هجرت كاروان از مكّه به كوفه].

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

سپاس خدای را ...

ای ناسپاسان گناهکار آیا راه بیت الله را بر امام نیکوکاران می بندید؟ چه کسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه كسی نزدیکترین به این خانه است؟

و اگر حکمت های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ايشان[حسین (ع)] پرواز می کرد؛ قبل از اينكه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستانش[حسين (ع)] را استلام مي کند

و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود می آید نازل می شدم.

آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی مي گرفتند، می ترسانید، در حالیکه الان در مردانگی قرار دارند . همه جانم فدای آقا و مولاي همه موجودات كه برتر از حیوانات(هستند).

هيهات ...

بنگريد به کسی که شراب می نوشد[مراد يزيد ملعون است] و به کسی که صاحب حوض و کوثر است و به کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسين(ع)است] و به کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است[مراد يزيد ملعون است] و به کسی كه در خانه اش نزول آیات[نشانه ها] و[آيه] تطهیر است.

شما در گمراهی قرار گرفته اید و دچار شدید که قریش واقع شدند. چرا که اراده قتل پیامبر(ص) را کردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و [اين حيله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنين(ع) زنده بود ممکن نشد . پس چگونه ممکن است كشتن ابا عبدالله الحسین(ع) تا وقتی که من زنده ام.

بیایید تا به راهش [راه كشتن امام حسين(ع)] آگاهتان کنم؛پس مبادرت به كشتن من كنيد، و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید . خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان[كه قصد كشتن پيامبر(ص)را داشتند] باد.


ابو الفضل‌ العباس‌(ع) را بیشتر بشناسیم

صاحب‌ «تنقيح‌ المقال‌» در مورد آن‌ حضرت‌ مي‌گويد: « آن‌ حضرت‌، شجاع‌، اسب‌ سوار،خوش‌ سيما، تنومند بود، درحالي‌ كه‌ براسب‌ سوار مي‌شد پاهايش‌ برزمين‌ كشيده‌مي‌شد..»

متاسفانه‌ سخنان‌ اين‌ راد مرد بزرگ‌ تاريخ‌ در حق‌ مولا و مقتدا و برادرش‌ حسين‌ به‌ طور كامل‌ به‌ ثبت‌ نرسيده‌ است‌ مگر سخناني‌ كه‌ در لحظات‌ حساس‌ و سرنوشت‌ساز از آن‌حضرت‌ نقل‌ شده‌ است‌:
 

حسين‌(ع) را تنها نمي‌گذارم‌

يكي‌ از آن‌ مواقع‌ حساس‌ وقتي‌ است‌ كه‌ شمر از هم‌ طائفه‌گي‌ خود با ام‌ البنين‌ سوءاستفاده‌ كرد و خواست‌ با دادن‌ امان‌ نامه‌ عبيدالله به‌ فرزندان‌ ام‌ البنين‌ بر زخم‌ دل‌ عزيززهرا نمك‌ بپاشد ولي‌ اين‌ جا عباس‌ غيرت‌ و مردانگي‌ خود را به‌ نمايش‌ گذاشت‌ و نه‌ تنهااز امان‌ نامه‌ او خوشحال‌ نشد، كه‌ حتي‌ از او خشمگين‌ شد و فرمود:

«دستانت‌ بريده‌ باد و لعنت‌ بر آن‌ اماني‌ كه‌ براي‌ ما آورده‌اي‌ ! اي‌ دشمن‌ خدا ! به‌ ما پيشنهاد مي‌كني‌ كه‌ برادر و آقاي‌ خود حسين‌ فرزند فاطمه‌ را رها كنيم‌ و در تحت‌ فرمان‌ ملعونين‌ و فرزندان‌ ملعونين‌ درآییم‌.»

و يكي‌ ديگر از حساس‌ترين‌ لحظاتي‌ كه‌ عباس‌ با سخنان‌ خود بر قوت‌ دل‌ برادرش‌حسين‌ افزود، شب‌ عاشورا بود كه‌ بعد از خطبة‌ ابي‌ عبدالله(ع) به‌ نمايندگي‌ از اهل‌ بيت‌ ، امام‌ را مخاطب‌ ساخت‌ و عرض‌ كرد: «هرگز تو را ترك‌ نخواهيم‌ كرد. آيا پس‌ از تو زنده‌ بمانيم‌؟ خداوند هرگز چنين‌ روزي‌ رانياورد»

حسين‌(ع) تشنه‌ است‌ آب‌ نمي‌نوشم‌

يكي‌ ديگر از فرازهاي‌ تاريخ‌ كه‌ بيانگر ارادت‌ صميمانه‌ و وفاي‌ ابوالفضل‌(ع) نسبت‌ به‌برادرش‌ حسين‌(ع) است‌ آن‌ لحظه‌اي‌ است‌ كه‌ عباس‌ تنهائي‌ برادرش‌ را مشاهده‌ كرد نزد آن‌ حضرت‌ آمد و عرض‌ كرد: آيا مرا رخصت‌ مي‌دهي‌ تا به‌ ميدان‌ بروم‌؟

امام‌(ع) گريه‌ شديدي‌ كرد و فرمود: «اي‌ برادر تو صاحب‌ پرچم‌ و علمدار من‌ هستي‌؛ عباس‌ گفت‌: اي‌ برادر! سينه‌ام‌ تنگ‌ و از زندگي‌ خسته‌ شده‌ام‌ و مي‌خواهم‌ از اين‌منافقان‌ خونخواهي‌ كنم‌؛
امام‌(ع) فرمود: براي‌ اين‌ كودكانم‌ كمي‌ آب‌ تهيه‌ كن‌». عباس‌(ع) وقتي‌ به‌ شريعة‌ فرات‌ رسيد، ياد عطش‌ حسين‌ و اهل‌ بيتش‌ او را از نوشيدن‌آب‌ بازداشت‌ و ابياتي‌ را سرود كه‌ در آن‌ ابيات‌ زندگي‌ بعد از امام‌ حسين‌(ع) را خواري‌ و ذلت‌مي‌داند .


حضرت عباس(ع) در نگاه امام صادق (ع)


امام صادق (علیه السلام) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام و چهره بى‏مانند دانش بشرى، همواره از عمویش عباس (علیه السلام) تجلیل به عمل می ‏آورد و با درود و ستایشهاى عطرآگین از او یاد میكرد و مواضع قهرمانانه ‏اش در روز عاشورا را بزرگ میداشت.

از جمله سخنانى كه امام درباره قمر بنیهاشم(ع) فرموده است، بیان زیر میباشد:

«عمویم عباس بن على (علیه السلام) بصیرتى نافذ و ایمانى محكم داشت. همراه برادرش حسین جهاد كرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت...

امام صادق (علیه السلام) از برترین صفات مجسم در عمویش كه مورد شگفتى اوست چنین نام مى‏برد:

الف: «تیزبینى»:

تیزبینى، پیامد استوارى رأى و اصالت فكر است و كسى بدان دست پیدا نمى‏كند، مگر پس از پالودگى روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى.

تیز بینى از آشكارترین ویژگیهاى ابوالفضل العباس بود. از تیزبینى و تفكر عمیق بود كه حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین (علیه السلام) برخاست و بدین گونه به قله شرف و كرامت دست یافت و خود رابر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ می شمارد، در برابر شخصیت بیمانند حضرت كه بر قله ‏هاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین میساید و كرنش می كند.

ب: «ایمان استوار»:

 یكى دیگر از صفات بارز حضرت، ایمان استوار و پولادین اوست. از نشانهاى استوارى ایمان حضرت، جهاد در كنار برادرش، ریحانه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) بود كه هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار مى‏رفت. و همانطور كه در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازى كمترین انگیزه مادى نداشت و همین دلیلى گویاست بر ایمان استوار حضرت.

ج: «جهاد با حسین (علیه السلام)»:

فضیلت دیگرى كه امام صادق (علیه السلام) براى عمویش، قهرمان كربلا، عباس (علیه السلام) نام مى‏برد، جهاد تحت فرماندهى سالار شهیدان، سبط گرامى پیامبر اكرم (صل الله علیه و آله) و آقاى جوانان بهشت است. جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتى بود كه حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیك از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانیهایى از خود نشان داد كه در دنیاى دلاورى و شجاعت بى‏مانند است ...

عباس علیه السلام در نگاه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) - قائم آل محمد (ص) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین می گوید:

«سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، هم درد بزرگ برادر كه جانش را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنكه فدایى برادر بود و از او حفاظت كرد و براى رساندن آب به او كوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیكم بن طفیل طایى» را لعنت كند...»

امام عصر - عجل الله تعالى فرجه - صفات والاى ریشه دار در عمویش، قمر بنی هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین بر مى‏ شمارد و مى‏ ستاید:

1- همدردى و همگامى با برادرش سید الشهداء (ع) در سخت‏ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا كه این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ گشت.

2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.

3- فدا كردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین (ع).

4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.

5- كوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى كه نیروهاى ستمگر و ظالم مانع از رسیدن قطره‏اى آب به خاندان پیامبر (ص) شده ‏بودند.